اگر چه ميدان و فرصت بازي معيني به شيطان و يارانش داده شده است ولي جهان براساس يك سري سنن و قوانين لايتغير الهي اداره مي شود. در بسياري از آيات قرآن به برخي از اين قوانين و سنن اشاره شده است. سنت هدايت و ارسال پيامبران، سنت ابتلاء و امتحان، سنت امداد، سنت توفيق، سنت اتمام حجت، سنت املاء و سنت استدراج از جمله اين سنت ها هستند اما در چند آيه از جمله در آيه 23 سوره مباركه «فتح» روي ثابت بودن اين قوانين الهي، و غير قابل تبديل و تحويل بودن آنها تأكيد مي فرمايد: «سنه الله التي قد خلت من قبل و لن تجد لسنه الله تبديلا». «سنت هاي الهي كه در گذشته اجرا شده و هرگز در سنت الهي هيچگونه تبديلي، نخواهي يافت»
سنت هاي الهي كه سرنوشت تمام امت ها و ملت ها در طول تاريخ براساس آن رقم زده مي شود و هيچ حكومت و قدرتي را ياراي گريز از آنها نيست. در حقيقت مجراي تحقق اراده الهي در جهان قانون هاي ثابتي است كه در تمام هستي برقرار است، همانگونه كه در علوم طبيعي بين علتها و معلو لها يك رابطه ثابتي وجود دارد كه بصورت قانون هاي علمي مورد مطالعه و استفاده قرار مي گيرند، در نظام اجتماعي هم بين عملكرد انسان ها و سرنوشت آنها در طول تاريخ نيز قوانين ثابتي حاكم است و سعود و سقوط اقوام، ملت ها، تمدن ها و حكومت ها قانونمندي دارد، همانگونه كه عزت و ذلت افراد تابع علل و اسباب است و هيچ مشيتي بدون حكمت نيست. افراد و جوامع، ملت ها و حكومت ها براساس يكسري سنت هاي خير و عمل هاي صالح، مسير تعالي و صعود را مي پيمايند و براساس يكسري نيت هاي شر و اعمال فاسد مسير انحطاط و سقوط را در پيش مي گيرند. (ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم. خداوند سرنوشت قومي را تغيير نمي دهد تا آنچه را كه در ضميرشان است، تغيير دهند.)
اتحاد و وحدت، برپايي قسط و عدالت، جهاد و تلاش، تقوي و عبادت، نوع دوستي و رأفت، تعاون و ايثار از جمله عواملي هستند كه در اعتلاء و صعود ملت ها و حكومت ها نقش دارند و در مقابل، تفرقه و تنازع، ظلم و حق كشي، سستي و رفاه طلبي، شهوت راني و فساد، عداوت و بيرحمي، خودخواهي و استثمار، از جمله عواملي هستند كه در انحطاط و سقوط ملت ها و حكومت ها نقش بازي مي كنند.
تاريخ بشر پر است از نمونه هاي عزت و ذلت و صعود و سقوط تمدن ها و حكومت ها كه خداوند به عنوان درس عبرت در برابر چشم جهانيان گشوده است؛ چه، نمونه هاي قرآني مثل قوم نوح، قوم عاد، لوط، ثمود، مدين و بني اسرائيل و ... و چه نمونه هايي كه در حافظه تاريخ بشري ثبت و ضبط شده است. هخامنشيان، اشكانيان، ساسانيان، امپراطوري روم، امپراطوري بريتانيا، اتحاد جماهير شوروي كه پس از اعتلا و كسب قدرت، مدتي دوران جولان و جهان گشايي داشته اند و سپس كاخ عزت ظاهري آنها فرو ريخته است و طعم ذلت واقعي را چشيده اند: « ولكل امه اجل فاذا جاء اجلهم لا يستاخرون ساعه و لا يستقدمون.
براي هر امتي (مطابق عملكردش) اجل و سرنوشتي است كه وقتي زمان آن فرا رسد ساعتي جلو و عقب نخواهد افتاد.»
(اعراف 34)
و حالا براساس همان سنت لايتغير الهي نوبت ايالات متحده آمريكاست كه طغيان و سركشي سرانش مانند فرعونيان از حد گذشته است و به دست خود آمده اند تا در رود نيل خشم ملت ها غرق گردند. تصميم ها و عملكرد سران حكومت آمريكا در چنان هاله اي ازخودخواهي وجهل ومنفعت طلبي وحق كشي فرورفته كه ساعت اجل آنها را هرروز نزديكتر مي سازد.
درواقع اين سقوط چندي است كه شروع شده است و حكومت آمريكا با راهي كه تا اينجا آمده است تمام پل ها را پشت سرخود خراب كرده است. بياد بياوريم وقتي كه قيام امت مسلمان ايران باعث شد تا دردستگاه مشيت الهي زوال حكومت شاه رقم بخورد، ديگر هيچ تدبيري مانع آن سقوط عظيم و عجيب نشد.
سران رژيم طاغوت وقتي كه به مخالفان و انقلابيون وعده آزادي مي دادند،فرياد «مرگ برشاه» بيشتر مي شدو هنگامي كه مردم را به رگبار بستند بازهم فرياد «مرگ برشاه» تا آسمان طنين مي افكند و اين همان تفسير آيه «اذا جاء اجلهم لايستأخرون ساعه ولايستقدمون» بود. كه هيچ سياست و تدبيري به حال رژيم شاه سودي نداشت ودادن آزادي يا كشتار مردم هيچ كدام نمي توانستند چهره و عملكرد رژيم شاه را بپوشانند.
وحالا هم آمريكاييها با عملكردي كه داشته اند و فجايعي كه بعد ازجنگ دوم جهاني تاكنون آفريده اند، كل دنيا را عليه خود شورانيده اند و پيروزي آنها نفرت و دشمني مي آفريند و شكست آنها ذلت به بارمي آورد و سرانجام هر دو راه براي آنها انحطاط و سقوط است و آنها را ازاين فرجام گريزي نيست.
¤¤¤
كره اي ها، جنگ 1952 را به خاطر مي آورند كه با دخالت آمريكايي ها شبه جزيره كره به دو قسمت كره شمالي و جنوبي تقسيم شد وآثار مخاصمه آن هنوز هم باقي است.
ويتنامي ها 13سال جنگ و بمباران تمام عيار كشورشان را هيچوقت از ياد نمي برند كه مشتي برنج خام! جيره روزانه شان بود وبا تفنگ خالي، ارتش مجهز آمريكا به انواع هواپيماها وهلي كوپترها و تانك ها را از سرزمين خود راندند و براي اين استقلال چه بهاي گراني كه نپرداختند.
ژاپـني ها بمب هاي اتمي فروريخته درهيروشيما و ناكازاكي را فراموش نمي كنند و البته حساب ملت ژاپن را بايد از دولت وابسته اين كشور جدا كرد كه درتجاوز و اشغال سرزمين عراق با ائتلاف آمريكا وانگليس هم صدا شده است تا ازغارت نفت، غنيمتي هم به آنها برسد.
هندي ها و پاكستاني ها استعمار 300 ساله انگلستان،همدست و همپالكي اصلي آمريكا را درشبه قاره هند درتاريخ وحافظه ملت هاي خود ثبت و ضبط كرده اند.
مردم مسلمان كشور جنوب شرق آسيا مثل مالزي، اندونزي و فيليپين سالها طعم تلخ نفوذ و مداخله استكبار جهاني به سركردگي انگليس و آمريكا را درسرزمين خود چشيده اند.
كل قاره آفريقا ازمصر و ليبي و الجزاير و مراكش درشمال تا كنگو و نيجربه و اتيوپي درمركز و آفريقاي جنوبي و آنگولا و رودزيا درجنوب هنوز هم از زخمهاي عميقي كه استعمار اروپا و آمريكا برپيكرش وارد كرده اند، رنج مي برد و دردهايش التيام نيافته است.
درآمريكاي لاتين، كوبائي ها 50 سال سابقه ايستادگي درمقابل نفوذ و مداخله آمريكاييان را يدك مي كشند. مردم شيلي، خاطرات تلخ وگزنده سرنگوني حكومت مردمي سالوادورآلنده،توسط آمريكائي ها، براي چنگ انداختن به منابع مس اين كشور را ازياد نبرده اند. مردم ونزوئلا هم اكنون با دخالتها و نفوذهاي آمريكا دست وپنجه نرم مي كنند. ملتهاي نيكاراگوئه و پاناما و هائيتي و كلمبيا هركدام به نوعي توسط ايالات متحده آمريكا استعمار شده اند و حتي آرژانتين هم در همين اواخر برسرجزاير مالويناس درمنتهي اليه قاره آمريكاي جنوبي با استعمار پير بريتانياي كبير كارشان به جنگ دريايي كشيد وپس ازشكست باز هم مجبور شد كه حضور ناميمون انگليس هاي استعمارگر را درخاك خود شاهد باشد وبراي آزادي سرزمين خود به آينده چشم بدوزد. و درخاورميانه ملت مظلوم فلسطين بيش از 70 سال است كه آماج بمب ها و تيرهايي است كه با حمايتهاي همه جانبه مالي، فني، سياسي و نظامي استعمار انگليس و استكبار آمريكا و با دست صهيونيست ها برسرش ريخته مي شود و به پيكرش شليك مي گردد.
عجيب نيست كه با هجوم و تجاوز آمريكا و انگليس به سرزمين عراق، كل دنيا يك صدا اعتراض مي كند، گويا ملتها درد واحدي را برپيكر خود احساس مي كنند و بعدازقرنها مفهوم اين شعر سعدي كه برسر درسازمان ملل نوشته شده است براي جهانيان جان تازه اي مي گيرد:
بني آدم اعضاي يكديگرند / كه درآفرينش زيك گوهرند
چو عضوي بدرد آورد روزگار / دگرعضوها را نماند قرار
توكز محنت ديگران بي غمي / نشايد كه نامت نهند آدمي
اين اعتراض عمومي به گونه اي است كه كل كشورهاي آسيا، اروپا، آفريقا و اقيانوسيه را دربرمي گيرد. درواقع درتمام جهان هيچ جمعيتي به نفع حكومت آمريكا و انگليس و اسپانيا و پرتغال، فرياد نزد، حتي در داخل آمريكا و انگليس، اعتراض، راهپيمايي و تظاهرات ملتها عليه دولتها هر روز روبه افزايش است و رؤساي جمهور و نخست وزيران اين كشورها تحت فشار روزافزون ملتها از حماقتي كه مرتكب شده اند، رنج مي برند و در دامي كه خود تنيده اند، گرفتار شده اند. (ومكروا و مكرالله والله خيرالماكرين).
عمق قضيه فراتر از اينهاست. مخالفت اعضاي دائمي شوراي امنيت سازمان ملل متحد يعني فرانسه، روسيه و چين و اعضاي غيردائمي اين شورا يعني پاكستان، آنگولا، آلمان، مكزيك و سوريه با مداخله نظامي درخاك عراق و اصرار آمريكا و انگليس براي اين جنگ و تجاوز، آنچنان پرده را از روي نقشه هاي سياسي، نظامي و اقتصادي اين دوكشور كنارزد كه ديگر درچهارگوشه دنيا هركودكي كه به سن تشخيص رسيده باشد، مي فهمد كه اين جنگ «جنگ نفت» است. اين جنگ براي امنيت اسراييل است. اين جنگ براي نجات شركت هاي آمريكايي و انگليسي از ورشكستگي اقتصادي است و فراتر از همه اينها اين جنگ براي جلوگيري از سقوط نظامهاي پوسيده حاكم برايالات متحده آمريكا و انگليس است كه با ركود شديد اقتصادي مواجهند و خطر فروپاشي را احساس مي كند. اين موضوع را به وضوح مي توان درعجله و شتابي كه شركت هاي آمريكايي و انگليسي براي بستن قراردادهاي نفتي و اقتصادي به خرج مي دهند، مشاهده نمود. هنوز جنگ درجنوب عراق به اتمام نرسيده است كه قرارداد بازسازي بندر ام القصر به يك شركت آمريكايي واگذارمي شود و نكته عجيب اينكه به گفته يك سناتور معترض آمريكايي بازسازي پلهايي كه هنوز خراب نشده است، دراين قرارداد گنجانيده شده است و قرارداد خاموش كردن چاه هاي نفتي كه هنوز آتش زده نشده اند، بدون مناقصه به شركتي واگذار مي شود كه «ديك چني» وزير دفاع آمريكا تا سال 2000 رياست آن را به عهده داشته است. مسئله روشن است. اعتبارهاي تصويب شده دركنگره آمريكا براي جنگ عراق، به سرعت بايد به حساب شركت هايي واريزشود كه درمعرض ورشكستگي قراردارند، آن هم شركت هايي كه بوش و هواداران جمهوريخواه او در آنها سهم دارند و صدالبته كه همه اين هزينه ها بعدا از حساب نفت عراق برداشت خواهدشد.
منبع: روزنامه - کیهان
943 بازدید
نگاهي «قرآني» به تبعات هجوم آمريكا به عراق
عبد الله جوادي آملی